شهروندی به روابط گروه های اجتماعی بســتگی دارد

شهروندی با روابط گروه های اجتماعی هم، بســتگی دارد

شهروندی با روابط گروه های اجتماعی هم، بســتگی دارد

مفهوم شهروندی، در جوامع مختلف و در ادوار زمانی متفاوت دستخوش تغییراتی شده است. در اغلب این تعاریف، جنبه های حقوقی شـهروندی مورد تأکید قرار گرفته است. با این همه، تجربه شهروندی تنهـا متکـی بـه پایگاه حقوقی افراد نیست، بلکه به روابط بین افراد و گروه های اجتماعی نیــز بســتگی دارد . هــر فــرد یــا گروهــی ممکــن اســت فشــارها و محدودیت هایی را در اجرای نقش شهروندی خـویش تجربـه کنـد .

ایـن فشارها و محدودیت ها نیز  به سهم خود بـر هویـت افـراد و گـروه هـا و احساس تعلق و وابسـتگی  آنهـا بـه نظـام اجتمـاعی تـأثیر مـی گذارنـد . بدین ترتیب، شرایطی کـه یـک نظـام اجتمـاعی از آن برخـوردار اسـت، می تواند به زمینه احسـاس مشـترک میـان اعضـای آن جامعـه  بـهعنـوان شهروند تبدیل شود و یا به  جدایی و کنار ماندن آنها بینجامد.شهروندی به روابط بین افراد و گروه های اجتماعی هم بســتگی دارد در حالی که در اغلب این تعاریف، جنبه های حقوقی شـهروندی مورد تأکید قرار گرفته است.

برابری نزد قانون
از جمله حقوق اساسی یک شـهروند بـه شـمار می آید. از دیگر حقوق شهروندان می توان به حق رأی و مشارکت سیاسی آنها اشاره کرد. بر اساس عوامل و زمینه هـایی همچـون مـذهب، قومیـت، طبقه اجتماعی و جنسیت، اعضای یـک کشـور یـا یـک دولـت ملـی از هویت های متفاوت و گاه منطبق با یکدیگر برخوردار می شوند.
با این حال، تنها هویتی که شهروندان یک نظام سیاسی، قطـع نظـر از تفاوت های خود، به طور یکسان از آن برخوردارند، »هویت مدنی« اسـت . هویت مدنی که همه شهروندان  بهطـور یکسـانی از آن برخوردارنـد، بـر اساس تعهد آزادانه افراد جامعـه بـه برخـی اصـول مـدنی و ارزش هـای مردم سالارانه شکل می گیرد. در کشورهایی که تنوع زیادی در هوی تهای دینی، نژادی و قومی به چشم می خورد، هویت مشترک و فراگیـر مـدنی محور و اساس رابطه ای است کـه شـهروندان یـک نظـام سیاسـی را بـه  یکدیگر پیوند می دهد.

اهمیت شهروندی 
مارشال، در اثر کلاسیک خود موسوم بـه طبقـه اجتمـاعی و شـهروندی  (۱۹۵۰)، شهروندی را به منزله رابطه بین فرد و دولت تعریف می کند. وی تحول شهروندی را در سـه سـطح مـدنی، سیاسـی و اجتمـاعی بررسـی می کند و بر اساس این اندیشه که هیچ کس نباید پیشـاپیش، از مشـارکت در زندگی سیاسی و اجتماعی محروم بماند، بر این نکته اصرار دارد کـه حقوق مـدنی و سیاسـی بایـد امتـداد یافتـه و حقـوق اجتمـاعی را نیـز در بر گیرد. چنین نگرشی به شهروندی، تـا انـدازه  زیـادی بـر سـطحی از دولت ملی تکیه دارد. با این حال، شهروندی به عنوان مفهومی چند لایه ای و چند سـطحی، ابعـاد دیگـری نیـز دارد و حـداقل ابعـاد سیا سـی، مـدنی، اجتماعی و احتمالاً یک بعد فرهنگی را نیز در بر می گیرد.
شهروندی بین افراد و اجتماع سیاسی که تابعیت آن را دارند، پیوند حقــوقی و اجتمــاعی ایجــاد مــی کنــد. پایگــاه شــهروندی در برگیرنــده مسئولیت ها و وظایف بسیار مهمی است که باید برآورده شـوند؛ در غیـر  این صورت، کارکرد دموکرتیـک نظـام دچـار آسـیب مـی شـود . وظـایفی همچون پرداخت مالیات، خدمت نظام وظیفه (اجباری و احتیاط)، پیروی از قـوانین رسـمی کشـور، نشـان دادن تعهـد و وفـاداری بـه  ارزش هـا و آرمان های اجتماع سیاسی، مشـارکت بـرای بهتـر کـردن کیفیـت زنـدگی سیاسی و مدنی و ارائه انتقادات سازنده نسبت به شرایط زندگی سیاسـی و مـدنی را مـی تـوان از جملـه وظـایف شـهروند مسـئول دانسـت . در کشورهای غربی، مسئولیت شناسایی و برطرف کردن تناقضاتی که بر سـر راه ایـده آل هـای تـأمین برابـری حقـوق شـهروندان وجـود دارد، مثــل نادیده گرفتن حقوق بعضی افراد یا گروه ها برای مشـارکت در حکومـت، نیز بر عهده شهروندان است

شهروندان در برابر تأمین حقوق شهروندی خود، باید مسئولیت هایی را نیز بپذیرند. برای مثـال شـهروندان بایـد بـه حقـوق دیگـران احتـرام بگذارند، در مقابل کسانی که قصد سوء استفاده از حقـوق  آنهـا و حقـو ق دیگران را دارنـد، بایسـتند و از حقـوق خـود بـرای تقویـت یـک نظـام مردم سالار استفاده کنند. مادامی که شهروندان از حقـوقی مثـل رأی دهـی، اظهار نظر در مسائل عمومی جامعه و مشارکت در سازمان های داوطلبانـه استفاده نکنند، سهمی در زندگی سیاسی و توسعه حیات مدنی نخواهنـد داشت.
شهروندی نهادی اساسـی اسـت کـه فـرد واجـد حقـوق را  بـه دستگاه های حمایت کننده دولت متصـل مـی کنـد . قلمـرو مـدنی دولـت، کانال های اصلی را فراهم می سازد که افراد می توانند به کمک آنها در امور سیاسی مشارکت کنند و سهمی در حکومت داشـته باشـند .
شهروند کسی است کـه بـه مسـائل عمـومی جامعـه آگاهی دارد، واجد فضیلت های مدنی است و از مهارت هـای لازم بـرای مشارکت در عرصه سیاسی برخوردار است
آموزش شهروندی همچنین به روابط اجتماعی بین افـراد و روابـط بین افراد و نهادها مربوط می شود. در این آموزش، تأکید بـر رشـد افـراد به عنوان کنشگران اجتماعی است که به یکدیگر وابسـته انـد . هـدف ایـن آموزش، آموزش اجتماعی و فردی و مهم تر از همه، ادغام فرد در جامعه اسـت. اکنون میدانیم که شهروندی به روابط بین افراد و گروه های اجتماعی هم بســتگی دارد در حالی که در اغلب این تعاریف، جنبه های حقوقی شـهروندی مورد تأکید قرار گرفته است.
شهروندی فعال، مستلزم بهره مندی از سطوح بالای سواد فرهنگی اسـت . سواد فرهنگی را می توان قابلیت و ظرفیت افراد برای آگاهی از ساز و کار فرهنگی و توانایی و نیز فهم شباهت ها و تفاوت ها در رسوم، ارزش ها و اعتقادات فرهنگ خود با فرهنگ های دیگر دانست.شهروندی با روابط گروه های اجتماعی هم، بســتگی دارد تجربه شهروندی تنهـا متکـی بـه پایگاه حقوقی افراد نیست، بلکه به روابط بین افراد و گروه های اجتماعی نیــز بســتگی دارد.

 

شهروندی با روابط گروه های اجتماعی هم، بســتگی دارد

اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در telegram

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

سرخط خبرها